English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 164 (9054 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
voice frequency U بسامد صدایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
assonance U هم صدایی قافیهء وزنی یا صدایی
monaural U یک صدایی
monophony U یک صدایی
noiselessness U بی صدایی
plangency U پر صدایی
homophony U هم صدایی
unison U هم صدایی
unison U یک صدایی
consonance U هم صدایی
equisonance U هم صدایی
conconancy U هم صدایی
consonantal U بی صدایی
tonics U صدایی اهنگی
knell U صدایی زنگ
pentatonic U پنج صدایی
melodiousness U خوش صدایی
baryphonia U کلفت صدایی
tanyphonia U نازک صدایی
tonic U صدایی اهنگی
voice key U کلید صدایی
trachyphonia U زمخت صدایی
recite U با صدایی موزون خواندن
recited U با صدایی موزون خواندن
recites U با صدایی موزون خواندن
whinnying U صدایی شبیه شیهه
zing U صدایی شبیه جیغ
reciting U با صدایی موزون خواندن
whinny U صدایی شبیه شیهه
whinnies U صدایی شبیه شیهه
whinnied U صدایی شبیه شیهه
voice operated U با کار افت صدایی
voice grade channel U مجرای از درجه صدایی
what noise is that? U این چه صدایی است
motet U سرود چند صدایی
phonic U صدایی صدا دار
voice operated device U دستگاه با کار افت صدایی
music to one's ears <idiom> U صدایی که شخص دوست دارد بشنود
euphonical U مبنی برخوش صدایی یاسهولت ادا
growls U خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
growling U خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
growl U خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
growled U خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
infrasound U صدایی با توان و دامنه بسیارو فرکانس بسیار کم
low frequency U بسامد کم
frequency generator U بسامد زا
frequence U بسامد
f U بسامد
low frequency U کم بسامد
syntonic U هم بسامد
l.f. U بسامد کم
frequency U بسامد
frequencies U بسامد
round vowel U حرف صدایی که درتلفظ ان باید دهان یا لب را گرد کرد
pretone U هجا یا صدایی که پیش ازهجا تکیه دارواقع شود
group frequency U بسامد گروهی
limiting frequency U بسامد حدی
law of frequency U قانون بسامد
theoretical frequency U بسامد نظری
thershold frequency U بسامد استانه
threshold frequency U بسامد استانه
h.f. U بسامد زیاد
inermediate frequency U بسامد واسطه
high frequency U بسامد بالا
sound frequency U بسامد صوتی
sonic frequency U بسامد صوتی
relative frequency U بسامد نسبی
r.f. U بسامد رادیویی
natural frequency U بسامد طبیعی
wave frequency U بسامد موج
modulation frequency U بسامد تلفیق
resonant frequency U بسامد همنوا
resting frequency U بسامد سکوت
picture frequency U بسامد تصویر
medium frequency U بسامد متوسط
marginal frequency U بسامد کناری
m.f. U بسامد متوسط
low frequency compensation U تقویت بسامد کم
radio ferquency U بسامد رادیویی
fundamental frequency U بسامد اصلی
frequency curve U منحنی بسامد
frequency change U تبدیل بسامد
frequency change U تغییر بسامد
frequency band U باند بسامد
frame frequency U بسامد صحنه
flow frequency U بسامد بدهها
field repetition rate U بسامد میدان
field frequency U بسامد میدان
absolute frequency U بسامد مطلق
cut off frequency U بسامد قطع
angular frequency U بسامد زاویهای
audio frequency U بسامد سمعی
audio frequency U بسامد صوتی
word frequency U بسامد واژگانی
carrier frequency U بسامد حامل
beat frequency U بسامد زنهای
frequency compensation U تقویت بسامد
frequency converter U تبدیل گر بسامد
frequency converter U تغییردهنده بسامد
frequency indicator U بسامد نما
frequency meter U بسامد سنج
vibrational frequency U بسامد ارتعاش
frequency response U خم دامنه- بسامد
frequency function U تابع بسامد
frequency distribution U توزیع بسامد
frequency table U جدول بسامد
frequency graph U نمودار بسامد
frequency diagram U نمودار بسامد
video frequency U بسامد ویدئو
frequency count U شمار بسامد
v.l.f. U بسامد بسیار کم
twang U صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twangs U صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twanged U صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twanging U صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
ultrahigh frequency U بسامد ماوراء زیاد
radio frequency transformer U مبدل بسامد رادیویی
v.h.f. U بسامد بسیار زیاد
automatic frequency control U نافم خودکار بسامد
padder U خازن تنظیم بسامد کم
intermediate frequency amplifier U فزونساز بسامد واسطه
frequency histogram U نمودار ستونی بسامد
low frequency padder U خازن تنظیم بسامد کم
frequency changer U تغییر دهنده بسامد
flicker fusion frequency U بسامد در هم امیزی سوسوها
observed frequency U بسامد مشاهده شده
high frequency current U جریان با بسامد زیاد
high frequency compensation U تقویت بسامد زیاد
clock frequency U بسامد زمان سنجی
beat frequency oscillator U اوسیلاتور با بسامد زنهای
intermediate frequency transformer U مبدل بسامد واسطه
feep U صدایی که ترمینال برای جلب توجه استفاده کننده ایجاد میکند
cuckoo clock U ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
chucks U جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
cuckoo clocks U ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
chucked U جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
chuck U جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
mfm U ثبت تلفیق بسامد اصلاحی
modified frequency modulation recording U ثبت تلفیق بسامد اصلاحی
radio frequency amplifier U فزون ساز بسامد رادیویی
critical flicker frequency U بسامد شاخص در سوسو زدن
cff U بسامد شاخص در سوسو زدن
pulling figure U اندیس تغییر بسامد بالا
r f power supply U منبع توان بسامد رادیویی
pushing figure U اندیس تغییر بسامد پایین
frequency changer crystal U بلور تغییر دهنده بسامد
high frequency trimmer U خازن تنظیم بسامد زیاد
tuned radio frequency receiver U رادیو با بسامد میزان شده
frequency polygon U نمودار چند ضلعی بسامد
frequency medulation U تعدیل تناوب یا بسامد موج حامل
crystal frequency changer efficiency U بازده بلور تغییر دهنده بسامد
conversion loss of frequency changer cry U اتلاف بلور تغییر دهنده بسامد
low frequency U امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
text U وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
texts U وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
howler U صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
howlers U صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
the quantity of a vowel U کوتاهی وبلندی حرف صدایی کمیت حرف مصوت
voice grade channel U ارتباطات کامپیوتر به کامپیوتر بااستفاده از خطوط عادی بکاربرده شده در ارتباطات تلفنی مجرای از دریچه صدایی
Brontide U نوعی صدا [صدایی خفه شده و آرام که در برخی از مناطق زلزله خیز، به خصوص در امتداد سواحل و روی دریاچه ها شنیده میشود و تصور میرود که به دلیل لرزشهای ضعیف زمین باشد.]
ultra high frequency U بسامد بسیار بسیار زیاد
u.h.f. U بسامد بسیار بسیار زیاد
tu whit tu whoo U صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu-whit tu-whoo U صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
Recent search history Forum search
1Otherwise, throw in a rimshot hit every now and then
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com